شکست ناپذیر۲

فکر سرشار از عشق شکست ناپذیر می شود

شکست ناپذیر۲

فکر سرشار از عشق شکست ناپذیر می شود

زندگی مجازی

دنیای مجازی برای من بسیار جذاب است ..البته قبلا بسیار جذلب تر بود جدیدا به دلایلی....کمرنگ تر شده ...اما اینجا می شه بی پروا خودت نباشی..می تونی چیزی باشی که یک عمر دوست داشتی باشی  یا کسی که فکر می کردی خیلی خوبه جاش باشی....می تونی جاهایی بری که دوست دتشته بری و نمی تونستی...می تونی با کسانی ارتباط برقرار کنی که تو دنیای واقعی نمی شه و ..................

اما از همه مهمتر برای من اینه که می تونه واسه چند ساعتی منو از این دنیا و فکراش ببره به یه جای دیگه که می تونم هر جور دوست دارم بسازمش

خلیج فارس و فیلتر

اقا دو تا قضیه داره چون خوره روح و روانم را ازار می دهد.....

اول از همه که این قضیه خلیج عربی و سکوت محضضضضض

 دوم این اینترنت لعنتی و این فیلترینگ.........وای خدا این چه وضعش است ؟

به این وضع هم می گن اینترنت ؟دقیقا حکایت پدر و مادر های فرهیخته ای است که

می خواهند با محدودیت چشم و گوش فرزندان عزیز خویش را بسته نگه دارند غافل از

اینکه این چشم ها و وش ها راه های بیشماری برای یاز شدن از بر دارند........

بابا تو رو خدا تا دیر نشده حداقل برای خلیج فارس فکری کنید....

 

 

شکستگی و شکست

تنها غم نیست که در سن ۲۲ سالگی متل زن جا افتاده اش کرده....

شاید اصلا اون مرد مقصر نباشه...شاید اصلا اون شکسته نشده باشه...

یا شاید واقعا شکست نخورده باشد.....شاید اصلا اون ۲۲ ساله نیست................

شکل زندگی؟

به نظر شما زندگی شبیه چه شکل هندسی است؟چرا؟

عیدونه

سلام....عید مبارک.........خسته نماز و روزه نباشید....

بر در خانه لیلی قدم ها باید              شرط اول قدم ان است که مجنون بشوی

 

دل یا عقل؟

خیلی سخت است که دلت یه چیزی بگه و عقلت یه چیز دیگه......

از اون سخت تر اینه که تا حالا به حرف دله کردی و خیری ندیدی اما جراتشم داری به حرف عقل کنی.............

چیکار کنم؟؟؟؟

عشق و انگیزه

لبریز از یک عشق فوق العاده ام نسبت به خانواده ام .پدر و مادرم را از جان عزیز تر دارم .

اگر هنوزم انگیزه ای برای درس خواندن و کار های دیگر هست دلیل اصلی اش ان هایند.

دوست دارم ازم راضی باشند و از بابت من خیال اسوده.

دوست دارم به بودنم افتخار کنید .دوست دارم بتونم کمی از زحماتتون را جبران کنم .

اما برایم هیلی جالب و تعجب اوره .به این زندکی به این دوری خیلی زود عادت کردم.

الان بیشتر از ۲۰روزه نه دقیقا ۲۷ روز است که ازتون دورم.عاشقونه دوستتون دارم .

مواظب خودتون باشید.

معجزه

هنری پشت فرمان اتومبیلش در بروکلین نیویورک با سرعتی بیش از حد مجاز می راند.قرار ملاقاتی در رابطه

 

با    کارش داشت و وقت تنگ بود.چون مار سنگی بر صخره چابک و سریع قیقاج می رفت و راهش را از میان

 

اتومبیل ها می گشود.درست هنگامی که می خواست وارد ورودی شاهراه کویین در بروکلین شود راهش را

 

خودرویی که از جاده فرعی جلویش پیچیده بود بست.هنری سرش را از پنجره بیرون اورد و چند ناسزا نثارش

 

کرد.سام راننده دیگر نمی خواست زیر بار زور برود.او نیز عجله داشت.لذا خشمش را وارد عمل کرد و سر پیچ

 

 بعدی راه هنری را بست.چند لحظه نگذشت هنری راه او را بست.همین طور که دو اقا چون دو دیوانه زنجیری

 

ارتیست بازی می کردند نقطه جوششان نیز بالا می گرفت.....

 

اما ناگهان همان طور که همه چیز یک باره اغاز شده بود با بلند شدن صدای ترمز شدید اتومبیل ها دفعتا خاموش

 

شد.هنری توقف کرد و از اتو مبیل پیاده شد تعجب کرد که سام هم درست در کنار او ایستاد .هر دو با قدم های

 

محکم وارد یک ساختمان و انگاه وارد اسانسور شدند.به هم که نگاه می کردند ابرو بالا می انداختند .از اسانسور

 

که درامدند و استانه دری را پشت سر گذاشتند هر دو گیج بودند.

 

متمدنانه که سر گفتگو ر باز کردند حقیقت اشکار شد:هنری متصدی تهیه ملزومات و سام به عنوان مشتری برای

 

سر وقت رسیدن و دیدار یکدیگر دیر کرده بودند.

 

تفسیر:

 

با ادم هایی که در بزرگراه ها و راه های پر پیچ وخم زندگی تان برخورد می کنید مهربان باشید...چون راه ها ه هم

 

 می رسند و مسیر های تازه جلو پا سبز می شوندو هرگز نمی دانید کجا یا چه وقت یکی از ان ادم ها را یک بار

 

 دیگر خواهید دید.

 

بر گرفته از کتاب معجزه های کوچک

ای داره می گذره

می گذرد . می گذرد . داره می گذره خیلی تند و سریع .خیلی بی رحم خیلی یکنواخت.چه خوشحال باشی چه غمگین چه راضی و چه نا راضی چه خواب باشی چه بیدار یا حتی هوشیار .....بی توجه به تو می گذرد.

پس چرا به خودت نمی ایی .چرا اینقدر مطمین و ارام اعتماد کردی؟یکبار و فقط یکبار زنده ای همین دفعه فقط می توانی خودت را نابت کنی.

ارام نگیر چون امواج دریا باش –به بی مهری دنیا دل نبند......

بدبینی

می دونم بدبینی خیلی بده .می دونم بد بینی ریشه اش بی ایمانی است . می دونم من ادم بدی نیستم یعنی ادم خیلی بدی

نیستم .می دانم هیچ چیز اونقدرها عجیب نیست که اتفاق نیفتد .......می دونم من اینقد کوچیکم که کاری ازم بر نمی اید.....می دونم

می تونم خیلی چیزا رو عوض کنم اما بازم بعضی وقت ها بدبینی منل خوره جونم و می خوره ه ه ه