هرچی بیشتر می گذره اینجا رو بیشتردوست دارم.اصلا نمی دونم چرا اینقدر دیر جرات کردم بنویسم اما نمی دونم چرا همیشه دنیای مجازی رو دوست داشتم.
دنیای مجازی خیلی چیرا ارم گرفت ولی خیلی چیرا در ازا ش بهم داد.
شاید مقصر خودم باشم چرا که دنیای مجاری و واقعی ام را با هم امیختم غافل از اینکه اگه بخواهم دنیای واقعی را زندگی کنم باید .......
ولی اینجا خیلی راحترم اینجا بی قیدو شرط همتون و دوست دارم اما اگه واقعی بشین......همتون رو باید از پشت عینک ببینم......شرمنده.
نگاهش می گنی دلت براش ضعف می ره دوست داری بری یغلش و هر چی عشق است نپارش کنی گاهی وفتی می بینیش دوست داری صورتش را خط خطی کنی.
گاهی وقت ها دوست داری دست هایش را ببوسی اما بعضی وقت ها هم هست که دوست داری کتکش بزنی
کاهی فکر میکنی برای همیشه می خواهیش اما بعضی وقت ها میگی نه دیونه عاقل باش تو بال می خوای یا وبال؟
باید چیکار کرد؟باید پرید و پرواز کر مگر نه؟
نمی گذارم له شم.نمی گذارم نمیذارم.
گاهی وقت ها زندگی خیلی سخت تر از اون چیزی میشه که فکر می کنیم.گاهی وقت ها خیلی آسانتر از حد تصور.
گاهی وقت ها دلم می خواهد هیچی نفهمم تا بتونم همیشه خوش اخلاق باشم تا بتونم همه را دوست داشته باشم .که از هیچ کس هیچ توقعی نداشته باشم. تا بخندم بلند بلند .تا توی خیابان بدوم تا با هر کی دلم خواست دوست شم اصلا می خواهم گریه کنم بدون اینکه مامان ناراحت بشه.بدون اینکه غصه بخوره .اصلا می خواهم چشم هایم را ببندم بخوابمو بیدار شم ببینم همش خواب بوده .
می خواهم همه چیز شبیه رویا هایم پیش بره اما باید هیچ کسی یادش نیاد چه اتفاق هایی افتاده .حالا شد حالا می خوابم.قول دادین ها
سر قولتون بمونید زود بیدار میشم خیلی زود.