سلام
قرار بود شنبه صبح راه بیافتیم سمت تهران که هم من تفریح کنم و هم همسرم بره کارای شناسنامه اش رو انجام بده اما چهار شنبه ظهر گفت اگه موافقی فردا صبح رااه بیفتیم که تعطیلی ها رو شمال باششیم و بعد برویم تهران...بنده هم که همیشه پایه تفریح و سفر موافقت خو را اعلام نمودم و شروع به بستن چمدان ها کردم از انجایی که احتمال مهمان بازی خونه اقوام همسر بود بسیار لباس برداشتیم و بار زدیم....
چند ماه پیش رفتیم دریا کنار و بسیار محیط خوب و لذت بخشی داشت اما اینبار یهو وسط راه گفتم برویم نمک ابرود که دلم میخواد بروم هایت خزر....بعد از حدود 12 ساعت رانندگی ساعت 8 شب رسیدیم نمک ابرود ....چشمتون روز بد نبینه شلوغ......نه تنها هایت جا نداشت که ویلاهای خود شهرک هم پر بود و ویلاهای اشغال بیرون هم 3 برابر قیمت....خدا شکر یه ویلای تمیز و مرتب گیر اوردیم.....
صبح جمعه رفتیم تله کابین و بعد هم تمام فروشگاه های تو راه نور و نوشهر و کمی خرید کردیم....بعد از ظهر از دریا لذت بردیم و شنبه صبح به سمت تهران حرکت کردیم وراه 2 ساعته تهران چالوس رو 6 ساعت تو راه بودیم.....
بنا به مسایلی ترجیح دادیم خونه فک و فامیل نریم ...قصد داشتیم هتل ارم اقامت کنیم اما جا نداشت و هتل همه اقامت کردیم.....عصر شنبه رفتیم وونک و یه سری خونه داداش همسرم زدیم.....صبح یک شنبه همسرم رفت دنبال کارای اداری و منم رفتم خونه دوسا عزیزم و با دوستام بازار رو تا ساعت 8 شب گشت زویم و من کلی خرید های خوشگل خوشگل کردم و صبح دوشنبه به سمت مشهد حرکت کردیم....و به بهترین شهر یعنی مشهد رسیدیم(دفعه های قبل وقتی می رفتم تهران...تهران برام خیلی جذاب بود و همیشه دوس داشتم تهران زندگی کنم اما اینبار واقعا تهران هیچ جذابیتی برام نداشت که هیج خیلی بد به نظر میومد از هر نظر(اعتیاد...فحشا...شلوغی...الودگی و....)اینبار که برگشتیم از همیشه بیشتر هرمو دوس دارم.)
این دو روز هم فقط به تمیزکاری و جمع و جور گذشته
عنوان هرکس ذره ای بدی کند میبیند آنرا(از سوره زلزال ِ کتابی که بدون شک خدای یکتای ما فرستاده قران کریم و گرانقدر)
- خدا ما را از نطفه باین جا رسانده در این شکی نیست
توضیح:نمیتوان معتقد شد چیزی که دائما عوض میشود خودش خودرا عوض میکند چون یک چیز ثابتی وجود ندارد تا این حالتهای جدید را ایجاد کند پس چیزی غیر از این چیز که دائما از بین می رود و نو میشود در کار است توضیح بیشتر :
اگر کسی بگوید: این تخم مرغ تمام این چیز در طبیعت خودش هست(و نیازی به خالق ندارد) . نمی دانم شما چرا این عمد را به غیر نسبت می دهید بگذارید این خودش باشد که حال های گذشته را طی می کند تا به تخم مرغی که می بینیم برسد می گوییم: هر چیزی که از حالی به حالی می رود اله نیست یعنی خودش برای خودش بس نیست میگوید روشن کنید میگوئیم مگر این طور نیست که برای حال دوم که غیر حال اول است خالقی هست میگوید یقینا همینطور است که می گوئید می گوئیم خوب چون به اله ای غیر از خودش متکی نیست پس خودش خودش را عوض می کند اما این محال است چون باید در یک آن هم حال اولش باشد هم حال اولش نباشد . باشد تا حال دوم را باعث شود که اگر نباشد یعنی اله ای نیست و حال دومی هم نخواهد بود و نباشد تا به جایش حال دوم باشد که اگر باشد حال دومی که قرار بود به او باشد نیست .
و آن خدا یکی است زیرا اگر چند تا شریک بودند این خلقت به ثمر نمیرسید آیا کارگری که چند رئیس با هم عصبانی در او شریکند با کارگری که تسلیم یک مرد است برابر است(سوره زمر)
- خدا رسولانی فرستاده که خبر هایی از جانب او بما برسانند. اگر این پیامبران بر خدا افترا بسته بودند خدا جلوشان را می گرفت پس راست میگویند و معجزاتی هم به آنها داده
از جمله حرف پیامبر ما اینست
خدای تان خدائی واحد(یکی نه چندتا) است پس بسوی او مستقیم شوید و از او طلب بخشش کنید (اول سوره فصلت)
- یک خبر عظیم دیگر انبیا این است که خدا قیامت ایجاد خواهد کرد یعنی وقتی شما را میراند و درقبر گذاشت هر وقت بخواهد شما را از قبر بلافاصله بیرون می اورد و جزا میدهد انها را که تسلیم امر پروردگار که در قران روشن شده بودند و به جهنم میبرد کفار(=ادا نکنندگان حق نعمت و نروندگان راه حضرت عزت) را
و خلق نکردیم آسمان و زمین و آنچه بین آندوست را باطل(یعنی ان زن نقابدار با حیا ئی که دارد قران حفظ میکند و ان زن که آیات قران را مسخره میگیرد و قیامت را و انجور که دلش(=نه ربش )میخواهد راه میرود و با موبایلش ترانه های مزخرف گوش میکند را تا ابد در قبرستانها نگه نمیداریم بلکه در می آوریم تا یکی را در درجات بالای بهشت قرار دهیم و یکی را در درجات پست جهنم برابر عملش )این گمان کسانی که کافرشدند است پس وای بر کسانیکه کافر شدند از آتش (27)آیا قرار میدهیم آنهاکه ایمان آوردند و نیکی ها را کردند مثل فسادکاران در زمین یا قرار میدهیم پرواداران را مثل گناهکاران(28 سوره ص)