چندی پیش اشتباهی را برای بار دوم مرتکب شدم و همچنان ذهنم اشفته است.....برای دومین بار رفتم فال اما ایندفعه کف بینی و منتظر وقوع وقایع بدی هستم که گقته اتفاق می افتد و کم کم دارم دیونه میشم....چند مورد از اتفاق هایی که گفته اتفاق افتاده و این پریشونترم میکنه....
کنکور ارشد ۳۰ مرداد است و من حتی کتاب هاشم نگرفتم...این موضوع هم خیلی عذابم میده...
باز هم از دست خودن عصبانی ام...عمرم و لحظه هام بیخودی دارند تلف میشند....
تنها کار مفیدی که این هفته انجام دادم خواندن کتاب (ثروتمند ترین مرد بابل ) ترجمه (مهدی مجرد زاده کرمانی ) که به همه توصیه میکنم بخونید.....
اخ .....من دنبال کار میگردم....خسته شدم از بی حاصلی
آرزو میکنم تغییر برایت
از حال بد به حال خوب
سلام بانو
بابا خبر می دادی می خواهی بیایی ما یه گاوی شتری چیزی جلو پات میزدیم زمین!!!!!!!!!!!
دوست داری با ما کار کنی؟
از شوخی گذشته واقعا باعث افتخاره که با ما باشی